سرطان

سرطان یک بیماری نیست

سرطان انقدر شیوع پیدا کرده که پیر و جوان هر کس را مبتلا میکند,لطفا این پست را همگی شیر کنید,بلکه بتوانیم کمکی کرده باشیم...

این نوشته شگفت انگیز است,خیلی از"دستهای پنهان گردانندگان دنیا"را ناراحت میکند...انقدر که به عنوان مثال کتاب"world without cancer"یعنی"دنیایی بدون سرطان"هنوز اجازه ترجمه به خیلی از زبانهای دنیا را پیدا نکرد.

این را بدانید که,بیماری به نام سرطان وجود ندارد!...سرطان عبارت است از فقط کمبود ویتامین B17...

چیز دیگری نیست!!!!!

از شیمی درمانی, جراحی و یا خوردن داروهای با عوارض سنگین خوداری کنید.

به یاد اورید که چرا در زمانهایی تعداد بسیار زیادی از دریانوردان جان خود را از دست دادند؟

اسکوربیت؟بیماری که جان انسانهای بیشماری را گرفت

و تعدادی از این راه درامد هنگفتی بدست اوردند..

بعدها چه چیزی کشف شد؟

مگر اسکوربیت فقط کمبود ویتامینCبوده!!

یعنی اینکه یک بیماری نبوده؟

سرطان هم همچنین!

صنعت سرطان ایجاد شده؟

از سرطان درامدهای میلیارد میلیارد میلیاردی کسب میکنند؟

این موضوع بسیار طولانی و عمیق است,تاریخچه پیدایش صنعت سرطان ازجنگ جهانی دوم به بعد بوده..

در پشت پرده چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است...

شما باور نکنید!

,هر روز فقط 15تا20عدد خوردن هسته زرد الو کافیست!

اگر سرطان دارید اول تلاش کنید تا بفهمید سرطان چیست!

نترسید!

اول تحقیق کنید,تکرار میکنیم,امروزه کسی اژ  بیماری به نام اسکوربیت میمیرد؟

نه!

چون درمان میشود...

سرطان چه؟

به صورت صنعت در امده در حالی که راه درمانش خیلی وقت پیش پیدا شده..

کمبود ویتامین B17...

فقط همین!

جوانه گندم بخورید,جوانه گندم داروی اعجاب اور سرطان است.

جوانه گندم منبع غنی اکسیژن مایع و حاوی قویترین ماده ضد سرطان طبیعت به نام"Ieatril"میباشد,که این ماده در هسته سیب نیز موجود است.

صنعت دارویی امریکا شروع به اجرای قانون منع تولید"Leatril"نموده،ولی این دارو در مکزیک تولید و فروخته میشود و به صورت قاچاق وارد امریکا میشود.

مانر در کتابی به نام "مرگ سرطان"موفقیت درمان با"leatril"را بالای90%بیان کرده است.

اگر خواندید کپی کنید تا دیگران هم بخوانند.

۰۹ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۲۵ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد مهدی سلیمی

مدرسه البرز

این دبیرستان در مرکز شهر رشت واقع شده . واز لحاظ تحصیلی در سطح بالایی قرار دارد ،مدرسه البرز  یکی از بهترین مدارس در استان گیلان است . این دبیرستان دولتی به دو شیفت تقسیم بندی می شود.

البرز هدایا و مقام های زیادی کسب نموده وتمامی این ها به دلیل تلاش بی وقفه ریاست محترم البرز و دانش آموزان می باشد.

این دبیرستان مقام دوم سرود را در ناحیه کسب نمود وافرادی همچو استاد شهمیر فرهنگی برای افزایش میزان هنر در این مدرسه از هیچ تلاشی فرو گذار نمی کردند.

۱۸ تیر ۹۴ ، ۱۳:۵۵ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد مهدی سلیمی

جوانی خسرو شکیبایی

شکیبایی فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری تئاتر آغاز کرد. در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به عباس جوانمرد، معرفی و به صورت کاملاً حرفه‌ای بازیگر تئاتر شد. از جمله نمایش‌هایی که وی در آنها ایفای نقش نموده‌است، می‌توان به سنگ و سرنا، همه پسران من، شب بیست و یکم و بیا تا گل بر افشانیم اشاره کرد. او چندین نمایش تلویزیونی مانند فیزیکدان‌ها و هنگامه شیرین وصال را هم در کارنامه دارد.

روحش شاد و یادش گرامی

۲۸ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی سلیمی

سعدی

سعدی در شیراز زاده شد.[۲]وی کودکی بیش نبود که پدرش در گذشت. در دوران کودکیبا علاقه زیاد به مکتب می‌رفت و مقدمات دانش را می‌آموخت. هنگام نوجوانی به پژوهش و دین و دانش علاقه فراوانی نشان داد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمد خوارزمشاه و به ویژه حمله سلطان غیاث‌الدین، برادر جلال الدین خوارزمشاه به شیراز (سال ۶۲۷) سعدی راکه هوایی جز به دست آوردن دانش در سر نداشت برآن داشت شیراز را ترک نماید.[۳] سعدی در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز بهمدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و در آنجا از آموزه‌های امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان غزالی را «امام مرشد» می‌نامد). سعدی، از حضور خویش، در نظامیه بغداد، چنین یاد می‌کند:

مرا در نظامیه ادرار بود شب و روز تلقین و تکرار بود
۲۸ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۲۳ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد مهدی سلیمی

تکه ای از شاهنامه


به نام خداوند جان و خرد.                 کزین برتر انیشه بر نگذرد

خداوند نام و خداوند جای.                 خداوند روزی ده رهنمای 

خداوند کیوان و گردان سپهر.             فروزنده ماه و ناهید و مهر

زنام و نشان و گمان برتر است.              نگارنده برشده پیکر است

به بینندگان آفریننده را                        نبینی مر نجان دو بیننده را

نیابد بدو نیز اندیشه راه.                    که او برتر از نام و از جایگاه

سخن هرچه زین گوهران بگزرد.              نیابد بدو راه جان و خرد

ستودن نداند کز او را چو هست.                 میان بندگیرابباید بست

۲۸ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۴۹ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد مهدی سلیمی

نام ابوالقاسم

کنیه وی ابوالقاسم و تخلصش فردوسی است.[۵] در منابع مختلف و در مقدمه برخی نسخه‌های خطی شاهنامه وی خود را با نام منصور یا حسن معرفی کرده است.[۵]معتبرترین نام این شاعر ایرانی ابوالقاسم فردوسی توسی است.[۵] اینکه چرا شاعر تخلص فردوسی را برای خود انتخاب کرده است مشخص نیست امکان دارد این موضوع به دیدار وی با سلطان محمد غزنوی بازگردد. گویا سلطان محمود چنین لقبی به فردوسی داده و منطور وی مردی که از بهشت آمده بوده است.

۲۸ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۲۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی سلیمی

درخت

آیاتابه حال به برگ های یک درخب دقت کرده اید. همه در باره تولید اکسیژن درختان میدانند ،پس نیازی به توضیح در باره این موضوع نداریم . امادرخت از بافت های بسیار زیادی تشکیل شده؛ یکی از این بافت ها آوند یا رگ برگ می گویند.آوند در تمامی گیاهان وجد دارد. 

بافت دیگر بافت درونی تنه درخت است، که پس از چند سال از گذشت زندگی درخت خود به طور کلی پدید می آید.

درختان قادر به شنیدن صدا هایی هستند که ما نمی توانیم آن را بشنویم.

حیات موجودات به همین درختان بستگی دارد،پس چطور است به حفظ درختان بیش تر اهمیت دهیم.طبیعت

۲۵ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۳۲ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی سلیمی

دودمان هخامنشیان

ححدود ۴۰۰۰سال پیش اقوام آریایی از شمال کشور وارد سرزمین پارس شدند. وبه سه قوم ماد،پارت وپارس تقسیم شدند. دیااکو به دلیل خوش رفتاری توانست اولین پادشاه ماد ها شود .

اما حاکم قوم پارس کوروش کبیر پسر کمبوجیه و نوه آژیدهاک با شکست مادها حکومت هخامنشیان را تاسیس نمود.

بزرگترین پادشاه هخامنشی داریوش بزرگ فرزند کوروش کبیر است.که در زمان پارشاهی وی ایران پیشرفت زیادی در زمینه های مختلف کرد.

آخرین پادشاه هخامنشی آریو برزن بود.در زمان وی اسکندر مقدونی پسر فلیپ به قدرت رسید ،وی تحت تعلیم ارشمیدوس بود.

مقدونی نامه ای به آریوبرزن فرستاد و به وی گفت :تو برای ثروت می جنگی اما من برای شرافتم.

اما آریو برزن در پاسخ نامه وی گفت:هردو برای نداشته هایمان می جنگیم.

اما سلسله هخامنشیان توسط مقدونی ازبین رفت.

۲۴ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۳۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی سلیمی

هخامنشیان

حدود۴۰۰۰قبل اقوام آریایی از شمال کشور به ایران داخل شده و به صورت پراکنده در ایران ساکن شدند .شاهنشاهی هخامنشی و یا هخامنشیان (۳۳۰–۵۵۰ پیش از میلاد، «۲۲۰ سال») نام دودمانی و یک سلسله پادشاهی در ایران دوره باستان است.[۳] پادشاهان این دودمان از پارسیان بودند و تبار خود را به «هخامنش» می‌رساندند که سرکردهٔ خاندان پاسارگاد از خاندان‌های پارسیان بوده‌است. هخامنش باید حوالی پایان سدهٔ هشتم یا ربع نخست سدهٔ هفتم پ. م بر مسند قدرت بوده باشد. چش پش، پسر هخامنش در فاصلهٔ تقریبی ۶۷۵ تا ۶۴۰ پ. م، رهبری طوایف پارسی را به دست گرفته بود.[۴]

هخامنشیان، در آغاز پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد وارد آورد و سپس گرفتن لیدیه و بابل، پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ از نوادگان (شاه انشان، کوروش یکم، کمبوجیه یکم) را بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی می‌دانند.[۵]

به پادشاهی رسیدن پارسی‌ها و دودمان هخامنشی یکی از رخدادهای برجستهٔ تاریخ باستان است. اینان دولتی ساختند که دنیای باستان را به استثنای دو سوم یونان زیر فرمان خود در آورد. شاهنشاهی هخامنشی را نخستینامپراتوری تاریخ جهان می‌دانند. پذیرش و بردباری دینی از ویژگی‌های شاهنشاهی هخامنشی به شمار می‌رفت.[۶]

شاهنشاهی هخامنشیان به عنوان بزرگترین امپراتوری جهان از نظر گستردگی و جمعیت نام برده شده است. بیش از ۴۹ میلیون نفر از ۱۱۲ میلیون جمعیت جهان آن زمان در این سرزمین زندگی می‌کردند.[۷] در دوران هخامنشیان سی قوم مختلف تحت لوای این امپراتوری بودند.[۸]

خاویر آلوارز عیلام شناس معتقد است که آثار و نقش‌برجسته‌های موجود نشان می‌دهد که هخامنشیان هنر خود را در بخش معماری و نقش‌برجسته از عیلامی‌ها آموخته‌اند.[۹]

قلمرو هخامنشیان بسیار گسترده بود به طوری که از دره سند در هند تا رود نیل در مصر و ناحیه بنغازی در لیبی امروز و از رود دانوب در اروپا تا آسیای مرکزی را در بر می‌گرفت. در این کشور پهناور اقوام بسیاری با آداب و رسوم خاص خود زندگی می‌کردند و فرهنگ ایالتی و قومی خود را پاس می‌داشتند. در حقیقت مشخصه مهم این دولت احترام به آزادی فردی و قومی و بزرگراشت نظم و قانون و تشویق هنرها و فرهنگ بومی و همچنین ترویج بازرگانی و هنر بود.[۱۰] کارل شفُلد می‌نویسد: «تمدن بزرگی مانند تمدن هخامنشی را نمی‌توان از روی تأثیراتی که پذیرفته درک کرد. واقع آن است که اهمیت این چنین تمدنی دقیقأ در توانی است که او را به حل و جمع همهٔ این اجزای مختلف در کلیتی واحد قادر ساخته است.»[۱۱]

شاهان هخامنشی در خلال سال و با تغییر فصل کوچ می‌کردند و معمولاً تمام سال را در یک جا به سر نمی‌بردند بلکه بر حسب اقتضای آب و هوا هر فصلی را در یکی از پایتخت‌های خود سر می‌کردند در فصل زمستان در بابل و شوشاقامت داشتند ودر فصل تابستان به همدان می‌رفتند که در دامنه کوه الوندبود و هوایی خنک داشت. این سه شهر پایتخت سیاسی و اداری و اقتصادی بودند ولی دو شهر دیگر هم بودند که پایتخت آیینی هخامنشیان به شمار می‌رفتند یکی پاسارگاد که در آنجا آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار می‌شد و دیگری پارسه که برای دیگر تشریفات به کار می‌آمد. این دو شهر زادگاه و پرورشگاه و به اصطلاح گهواره پارسیان به شمار می‌رفت البته تخت جمشید ازاین دو بیشتر اهمیت داشت به همین دلیل اسکند ر مقدونی آن را عمداً آتش زد تا گهواره و تکیه گاه دولت هخامنشی را از میان ببرد و به ایرانیان بفهماند که دیگر دوره فرمانروایی آنان به سر آمده است.[۱۲]


۲۴ خرداد ۹۴ ، ۲۲:۳۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی سلیمی