شکیبایی فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری تئاتر آغاز کرد. در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به عباس جوانمرد، معرفی و به صورت کاملاً حرفهای بازیگر تئاتر شد. از جمله نمایشهایی که وی در آنها ایفای نقش نمودهاست، میتوان به سنگ و سرنا، همه پسران من، شب بیست و یکم و بیا تا گل بر افشانیم اشاره کرد. او چندین نمایش تلویزیونی مانند فیزیکدانها و هنگامه شیرین وصال را هم در کارنامه دارد.
گاهی باید نبخشی کسی را که
بارها اورا بخشیدی ونفهمید،
تااین بار درارزوی بخشش توباشد!
گاهی نباید صبرکردبایدرها
کردورفت تابداندکه اگر
ماندی رفتن را
بلدبوده ای!
گاهی برسرکارهایی که برای
دیگران انجام میدهی باید منت
گذاشت تا
انراکم اهمیت ندانند!
گاهی بایدبدبودبرای کسی که
فرق خوب بودنت رانمیداند!
وگاهی باید به ادمهاازدست
دادن را متذکرشد!ادمها
همیشه نمی مانند
یکجادررابازمیکنندوبرای
همیشه میروند...
گاهی یک نفر
بانفسهایش
بانگاهش
باکلامش
باوجودش
بابودنش...
بهشتی میسازد ازاین دنیا
برایت
که دیگر بدون او
بهشت واقعی را هم نمیخواهی